واگذاری...


شبگرد تنها

میسپارمت به دستایه گرم اون
همونی که آخر مارو جدا کردمون
میسپارمت به همین کوچه خیابونا
که همینجا گفتی هستی رو حرفمون

واگذاری به چروک صورت پیر من
که سرتو بود وایسادم تو رویه پدرم
واگذاری به همون خدایی که نمیشنید هر چقد فریاد میزدم
تو دیدی شکستم ولی نیاوردی به روت
من موهام ریخت تو عوض شد رنگ موت
من دنیامو باختم به پایه اون نگات
تو چشات چرخیدو من چشم به رات

دونه دونه شمردم صدایه قدماتو
اوج خرابیه حالم دیدم خوشیاتو
اگه میدونستم اینقد برات تلخه حرفام
خودم میرفتم دست نذاری رو نقطه ضعفام
خدا میدونه ها الان پیشه کیا لبخند یه عکس تو گوشیا
خوشی زده زیره دلت راستی یادم رفت لباستم بپوشیا
واگذارت کردم به نگرانیم به دلشوره زدناو بیقراریم
به تنهاییام تو این شبایه لعنتی به دوره همیایه تو و شب زنده داریت
نبینم ها یه روز برگردی پیشم جوونیمو دادم به عشقت بذار پیر بشم
واگذارت کردم به سیگاره تو دستم که به جایه دستات درگیرشم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:,ساعت13:46توسط NaNa | |