شبگرد تنها

سلام...

امروز تولد عشقمه .....خیلی وقته منتظر این روز بودم که بهش تبریک بگم....اما حیف که پیشم نبودو مجبور شدم از دور براش جشن بگیرم...

از چند وقت پیش همش به خودم یادآوری میکردم که یادم نره و اولین نفری باشم که بهش تبریک میگم...دیشب نزدیک بود باهم دعوا کنیم...شانس اوردم سریع یادم افتاد وگرنه واقعا اعصابم خورد میشد...

خب دیگع همین...نفسم تولدت مبارک!!!

+نوشته شده در جمعه 17 ارديبهشت 1395برچسب:happy birthday 0,ساعت10:33توسط NaNa | |

هی سلام....

امروز نمیدونم چرا انقد دلم گرفته....

میدونما اما خیلی وقت بودکه اینجوری نشده بودم...امروز مدرسه نرفتم راستش حوصله شو نداشتم اما کاش میرفتم...

یکی از فامیلا اینجا بود براش قلیون بار گذاشتم همین باعث شد اینجوری برم تو فکر...یاد اون شبی افتادم که باعشقم بودمو براش قلیون بار گذاشتم اتفاقا اون شب همین فامیلمونم اونجا بود...الان که داشت قلیون میکشید آهنگم گذاشته بودیم اتفاقی اومد رو همون اهنگ که اونشب قبل اومدنش گوش میکردم...الان اونم بامن یاد اونشب افتاد...منونگاه کردو خندید اما خودم فهمیدم گریه ش گرفته بود...

آخه فردای اونشبی که محمد اونجا بود از این فامیلمون پرسیدم به نظرت آخر داستان ما چی میشه؟؟؟!اونم گفت به نظر من دوست داره من از چشاش خوندم که پسر بدی نیست...به نظر من بهش اعتمادکن

 

+نوشته شده در دو شنبه 12 بهمن 1394برچسب:,ساعت14:17توسط NaNa | |

 عکسامو دیدی تازگیا چقد تو خودمم

 

اوج جوونی چین و چروکه رو صورتم

 

 عکسامو دیدی! اصلا دقت کردی دیگه نمیخندم

 

از روزی که ولم کردی

 

تو چشام نگاه کن ببین چی مونده ازم

 

 هرکی اسمتو میاره من پایین میره سرم

 

  خودت خوشت میاد

 

دلت میخواد توی چشم باشی

 

پیش هرکسی یه شب واسه تست باشی

 

 

ولی من تو عکسا دیگه خوشحال نیستم … اما از نظر دیگران نرمال نیستم

 

همه میگن نداری تعادل روحی … یه رابطه ی تلخ یه تفاهم زوری

 

همیشه می گفت از تو بهتر پیدا میشه کی؟

 

زندگیمو تنها بذارم که برسم چی

 

ازم گذشت اونی که می گفت دردت به جونم

 

از من که اسم بچمونم گذاشته بودم…هنوز یه سوال که چرا رفتی بی دلیل

 

هیچکی بعد تو خندمو ندیدم

 

تازه فهمیدم که چرا از صدام بدت میاد

 

چون صبحا از خواب پامیشی با یه صدای جدید

 

که واسش دنیا تو تو آتیش می زنی

 

و روقلب من باهاش قدم می زنی

 

تو که نمی دونی چی گذشت به دل گذشتم

 

گفتم نرو گفتی حالمو بهم می زنی

 

می گفتی می میرم زندگیمو داغون ببینم

 

زندگیم یه سالِ هرشب خوابتو می بینم

 

هنوز که هنوز با اسمت میلرزه تنم

 

یه روز میرسه که حتی جواب سلامتم ندم

 

چند روزه که منتظرم فقط صداشو بشنوم 

 

 

با اینکه قول داده بودم دیدمشم سمتش نرمبا این رفتنو …

با اینکه قلبمو شکست

 

ازم بریدو بعد من تو قلب اون یکی نشست

 

همین که دید دوسش دارم …نباشه آروم ندارم

 

گفت یکی از همین روزا می رم که تنهات بذارم

 

به گریه هام خندیدو رفت … اشکامو دیدو برنگشت

هیچکی نفهمید اون شبا به من عاشق چی گذشت...

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت14:7توسط NaNa | |

الان کجاییــــــــــــــــــ دقیقا...

هه...
به دلم بد افتاد یه دفعه از خوابـــــــــــ پریدم

 

الان کجایی دقیقا
بی خیال ما هرجا هستی بدون من خوش باش عزیزم
من که دیگه زندگیم رفتش به باد اما تو کنار زندگیتــــــــــــــــــ راحت بخواب
زنگ پشت زنگ منم پشت خطت
جواب بده ببین چطور افتادم به دست و پاتـــــــــ

 

من یکی بودم از تو خوش تر
بهت گفته بودم فقط به تو گرمه پشتمــــــــ
هنوز بعضی وقتا جای خالیت حس میشه بغلم
چطور دلت اومد بری خم شد کمرم

همه چی تموم شد دروغ بود حرفاتـــــــــ به من
بذار این دفعه حرفامو اشکام بگن

 

که سر عشق تو بود من بد نام شدم
تا حرف میزدم میرفتش اخماتــــــــ تو هم

 

بگو لعنتی چی شد یه دفعه
که دلم یه دفعه دل تورو زده
بگو شاید توام یکم خالی شی

 

هنوز جای پاهاتـــــــــ یه زخم رو دلمه

میدونم شادی الان کنارش لم مستـــــــــ رو تخت و داغی الان

 

همیشه همین بود
بهونه هات واسه من تو خوشیها پای ثابت دیگران

 

هــــــــــه...
 نشد فقط یه بار بهم توجه کنیــــــــــ
من دنبال تو، تو دنبال تنوع بودی
حتما اونم وقتی میپرسه منو دوس داری
 میگی خیلی بیشتر از اونی که تصور کنی
 دِ همینا، همینا میره توی مخم
به جون خودتـــــــــــ فقط میریزم تو خودم
 مگه تو نبودی دستامو سفت گرفتی
 گفتی به اسمتـــــــــ قسم ولت نمیکنم

 

ولی گذشت سه سال و برنگشتی
 هر چی گشتیم باز بهم رسیدیم
اشکامو دیدی صدامو شنیدی
 اما هنوزه، هنوزه بازم برنگشتی

 

از اولشم چشم ازت آب نمیخورد

 از اولشم این رابطه کاش نمیشد
 من تو آلان جداییم از هم کاش از اول یه دوستی ساده میشد
 اینارو نگفتم که بگی هنرمندیــــــــــ
 نه نمیخونم نمیگم که برگردی
هرکی ندونه دیگه خودتــــــــــ بهتر میدونی

 

که کنار من قد علم کردی
 به هر قیمتی شد واستــــــــــ کم نذاشتم

 

وقتی با تو بودم رو کسی دستــــــــــ نذاشتم
 من تورو میخواستم فقط بخاطر خودت
 مثل بعضی ها رو چیزی چشم نداشتم
 آره سر تو جوونیم حروم شد و رفت
 دِ بالاخره آخرش تموم شد نه
 فقط فک نکن با همه ای با کلاسی

 

براش ارزش نداری وقتی با لباسی...

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت13:58توسط NaNa | |

 

من اونی نیستم که از عشقت بگذرم
هنوزم حال و هوای اون روزا نرفته از سرم
ببین از خاطراتمون گذشتی تو چطور
آخه کدوم احمق بعد من دل میبنده به تو
اونم مثل من اینطوری نازتو میکشه
وقتی گریه هات دستشو بکشه رو چشت

نه خدایا چی دارم می گم … اون عشق من بود داره سهم یکی دیگه میشه
اونم مثل همه رفتو پشتمو خالی کرد
نیست تا ببینه چشام خیس تا نیمه شب … حرف بزن چرا چیزی نمیگی پس
یعنی میشه عشق من با یکی دیگه س … می خوام داد بزنم تا عقدم خالی شه
صدام گرفته اما نمیشه …باهاش قدم بزن تو کوچه خیابون
اونم عمرش کنار تو داره حروم میشه …

روزا باتنهایی وشبا با خاطرات قدیمی… یه مشت حسای پوچو فکرای خط خطی
آخه بی مرامی تاکی! تا کی جدا باشیم
اصلا باورم نمیشه عشق سه سالمون پاشید …حالا ببین ببین چیا اومد به سرم
حقم نبود که با تنهایی بپرم … هروقت اسمت میاد بغض گلومو می گیره
همش فکر اینم بعد من کی جامو می گیره … اون کیه..کیه که دستاتو می گیره
همش نازتو می کشه واست می میره … تو که می گفتی همیشه عاشقمی شدید
حالا چی شد رفتی پی عشق جدید
هرچی نزدیک شدم تا برسیم بهم … هرچی نزدیک تر شدم تو دور شدی ازم
باشه عب نداره منم با دردام می میرم … پشیمونیو از الان تو فردات می بینم

......

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت13:47توسط NaNa | |

چقدر خودت و میگیری چیه بهت نمیخورم

 

تو که میگفتی هیچ وقت ولت نمیکنم

 

چقدر مغرور شدی ببین واسه من

 

ظاهرا دوستم داشتی از دلت نمیدونم

 

من که میدونستم بالاخره چی میشه تهش

 

چه غلطی میکنی بگو کی پیشت هس

 

اینجوری خشکت نزنه من میدونم

 

همه دور و بریام میگن دیوونم

 

تا اسم تو میاد دست هنوز پاچه میشم

 

از این بدترم مگه هست چی دوست داری بگم

 

آخه بی انصاف چرا سرت همش رو گوشیه

 

دلت گیر کرده پیشش یا آدم خوشیه

 

مثل خودته واسه هم میگیرن قیافه

 

با هم جور شدین یا از اون اجتماعی هاته

 

خب راست میگم حرف حق تلخه

 

کنار عشق جدیدش اون خوشبخته

 

منم مثل دیوونه ها کوچه ها رو میشمرم

 

من تنها موندم دیدی کسی نیست دورم

 

همه رفتن رفیقام همه ولم کردن

 

پلا رو شکستم سر تو دیگه نمیشه برگردم

 

شاید در حد تو نبوده کلاس و سوادم

 

کاری کردی که خاطرات صدامو در آرن

 

تو مرامت همینه دست خودت نیست

 

حالا فهمیدی چرا بهت علاقه ندارم

 

دیدی یادت رفت تولدم اذر بود

 

با کی اشتباهی گرفتی منو اینقد زود

 

 

 

دیدی تو رفتی چه ساده قیدمو زدی

 

دیدی تموم شد آخرم زدی زیر قولت

 

چیزی یادت نمیاد چون شلوغ شده دورت

 

خیلی چیزا رو فهمیدم ولی به روت نزدم

 

چیزی نگفتم خواستم به آبروت نزنم

 

دیدی جوابمو چجوری دادی بی انصاف

 

آره عشق بودم واسه یه آدم بی انصاف

 

 

 

هر چی می پوشید می گفت جدیدا مده

 

یه دروغی و میگفت میخواست سریع جمع کنه

 

بهم می گفت تو از زندگی عقب افتادی

 

پیش اون پشت گوشی چقد به من فحش دادی

 

تو خودتو میزدی به مظلوم نمایی تو آیندتو کنار من دوست نداری

 

تو می ری پی خوشی و من تو خونه

 

پیش خودم می گم رفتش اون دیوونه

 

تف به روت که بخاطرت تا صبح بیدارم

 

گفتی میخوام برم گفتم حرفی ندارم

 

ولی از این به بعد منم میشم مثل خودت

 

از سگ کمترم اگه اسمتو بیارم...

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت13:37توسط NaNa | |

+نوشته شده در شنبه 19 دی 1394برچسب:,ساعت14:59توسط NaNa | |

 

تا حالا شده یه دفعه دلت بگیره

با گریه میخونم شاید گریت بگیره

ببین چیکار کردی تو با من برگرد بذار دلم آروم بگیره

داغونم کردی هر جایی نشستم حرفه تو میشد

نابودم کردی هر راهی که رفتی پشتت هی آب میریزم

سه سال گذشت په کی تو برمیگردی

پیشه هر غریبه یه دفعه بغضم ترکید

خدا میدونه که فکرم کجاها میکشید

همش دلهره همش استرس

که یعنی میشه یه بار دیگه از دور تورو دید

میدونم میدونم نمیفهمی‌ منو

میدونم میدونم سرت گرمه

اینقد نرس به خودت شب بیرون نمون

نمون بیرون هوا خیلی سرده

 

قسم بخورم که دلتنگتم

تو که میمردی واسه لبخند من
از تو یه نفر انتظار نداشتم

ولی فدا سرت زخماتو بدتر بزن
چند وقتی بود یادم رفته بود دردام

تو اومدی نمک پاشیدی رو زخمام
قسم دروغ میخوردی چه حالی داشتی

برو تو هم دروغ بود حرفات
خیلی ساده گذشت اصلا حواست هست

من آمار تمومه شباشو دارم
که صدایه اون لالایی میشه واسه تو

و من با فکر صدات میخوابم
سیگارتو خاموش کن جمع کن خودتو

خوب چیزیه یکم خجالت بکشی
نه برات کم نذاشتم بگو مثله من از خونوادت دست میکشی
بگو ببینم یعنی اونم مثل منه

به خاطرت خط میکشه رو همه

وقتی حواست نیست وقتی تو حاله خودتی

مثه من میشینه یه ساعت بهت زل میزنه
یا که نه دنباله چیز دیگست

تو رو داره تو زندگیش یکی دیگه هم هست
تو رو میخواد فقط واسه گذر وقت عاشقته یا فقط میخوادت واسه رو تخت

+نوشته شده در شنبه 19 دی 1394برچسب:,ساعت14:49توسط NaNa | |

خداحافظ ای از همه بهترینم
دنیا نخواست که مارو کنار هم ببینن
خداحافظ تموم تارو پودم
خداحافظت روزای باتو بودن
خداحافظ گل پژمردم
خداحافظت عشق دست خوردم
فقط قبل رفتن اینو یادت نره اصلا
که سر تو چقد حرف خوردم
خداحافظ لبخند رو صورتم
دیوونه خداحافظ که هنو دیوونتم
خداحافظت تموم روزای خوب
یه عمر با پای پیاده پیشت راه اومدم
خداحافظ تموم خاطراتم
منکه هنوز دنبال ردپاتم
خداحافظ تموم لحظه هام
کجا رفتی که می لرزه دستو پام

کاش همه چی مثل قبلنا بود
اسم منو تو مثال دهنا بود
کاش می شد همه چی از نو شروع شه
این روزای آخر مثل اولا بود
کاش تورو نمی دیدم اصلا
کاش هیچ وقت آتویی نمی دادی دستم
کاش اه کلافه شدم باز کم اوردم
پس خداحافظ از من گل پرپر
عشق هرزه هنوزم که اسمت میاد دستام می لرزه
این غصه ها چیزی نذاشتن ازم
دیگه جون ندارم ضربه هاتو محکم نزن
خداحافظ روزای خوب
منو نمی دیدی یکی دیگه کنارت بود
خداحافظ تا به ابد
کاش می شد فقط زمان برگرده عقب

+نوشته شده در شنبه 19 دی 1394برچسب:,ساعت14:34توسط NaNa | |

میسپارمت به دستایه گرم اون
همونی که آخر مارو جدا کردمون
میسپارمت به همین کوچه خیابونا
که همینجا گفتی هستی رو حرفمون

واگذاری به چروک صورت پیر من
که سرتو بود وایسادم تو رویه پدرم
واگذاری به همون خدایی که نمیشنید هر چقد فریاد میزدم
تو دیدی شکستم ولی نیاوردی به روت
من موهام ریخت تو عوض شد رنگ موت
من دنیامو باختم به پایه اون نگات
تو چشات چرخیدو من چشم به رات

دونه دونه شمردم صدایه قدماتو
اوج خرابیه حالم دیدم خوشیاتو
اگه میدونستم اینقد برات تلخه حرفام
خودم میرفتم دست نذاری رو نقطه ضعفام
خدا میدونه ها الان پیشه کیا لبخند یه عکس تو گوشیا
خوشی زده زیره دلت راستی یادم رفت لباستم بپوشیا
واگذارت کردم به نگرانیم به دلشوره زدناو بیقراریم
به تنهاییام تو این شبایه لعنتی به دوره همیایه تو و شب زنده داریت
نبینم ها یه روز برگردی پیشم جوونیمو دادم به عشقت بذار پیر بشم
واگذارت کردم به سیگاره تو دستم که به جایه دستات درگیرشم

+نوشته شده در چهار شنبه 9 دی 1394برچسب:,ساعت13:46توسط NaNa | |

با اینکه رفتی از کنارم هنوز هوای تورو دارم

خاطره های قدیمو دوباره یادتو میارم

با اینکه رفتی از کنارم من هنوز یاد تو هستم

این دل شکستمو جز تو به هیچکسی نبستم

کو اون همه قول و قرارا بهم میدادیم

حالا چی شد که اینجوری از چشم هم افتادیم

کی بود که میگفت که منم بود و نبود زندگیش

کی بود که بین ما نموند رو ادعای عاشقیش...

+نوشته شده در چهار شنبه 25 آذر 1394برچسب:,ساعت11:21توسط NaNa | |

تو چه میفهمی حال کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمیلرزاند...

این روزها دلگرمی می خوام وگرنه چیزی که زیاده سرگرمی...

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت17:21توسط NaNa | |


سلام محمدم....ببخش میدونم دیگه مال نیستی..اماچیکار کنم وقتی اسمتو میشنوم بدون اینکه بهش فکرکنم احساس میکنم این اسم فقط مال منه ...باور کن بدون تو اینجازمان نمیگذره ...
خوشبحال توکه رفتی ازاینجا واونجا دیگه ازمن خاطره ای نداری که توروبه یادمن بندازه...واقعا کی فکرشو میکرد یه روز تو اینجوری بری...
یادته یبار وقتی باهم قهربودیم وسه روز ازت خبرنداشتم وقتی آشتی کردیم بهت گفتم فکر نمیکردم برگردی...اما توگفتی نفس شاید تو بتونی بری اما من هیچوقت نمیتونم ازت دل بکنم...هی ی ی ی خدا....
بخدا هنوزم باور نمیکنم که دیگه دوسم نداری ...خیلی چیزا ازت شنیدم اما هنوز که هنوزه باورشون برام سخته...
میدونی محمدخیلی وقته باکسی درددل نکردم خودتو بذار جای من...اون صبحای زمستون توبرفاوسرمای صبح فقط گرمی تو بود که نمیذاشت سرما حس کنم ..
یا حرفات تو شبی که تو حیاط ما بودیموبارون میبارید ومن گریه میکرددم ...تو اونشب گفتی تحمل گریه ی منو نداری...گفتی اگه بازم گریه کنی تنهات میذارم میرم...اما بعدش همیشه باعث گریم شدی...
نه خودت بگو این روزارو چطورفراموش کنم؟؟؟!!!
کاش حداقل اینجابودی که حداقل دلم خوش باشه که توشهری هستم که تو داری نفس میکشی باور کن اینا همش برام آرزوء..
همیشه فکر میکردم اینجور دوست داشتنا فقط مال فیلم و قصه هاس اما حالا خودم گرفتارش شدم...
خیلی سعی کردم  فراموش کنم اما نشد اما محمد خیلیییییی بی معرفتی چرا به این فکر نکردی که بعد از این همه دوست داشتنو محبتایی که منو بهشون عادت دادی رفتن یهوییت چه بلایی سرم میاره؟؟!
کاش از همون اول انقدرو اثبات دوست داشتنت کار نمیکردی که الان فراموش شدنت برام غیرممکن بشه...

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت17:11توسط NaNa | |

تا آخر عمر درگیرم خواهی بود
انکار نکن مقایسه تو را از پای در می آورد
....

***

ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺸﻮﻧﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …

***


نه عزیز من
آنهایی که عاشقت شده اند اعصابم را خرد نمی کنند
اعتماد به نفسم را بالا می برند

***


تو همیشه میگفتی :
من یه تار موی تو را به هیچکس نمیدهم !
اینقدر تارهای موی من را به این و آن دادی تا کچل شدم !
حالا برو دست از سر کچلم بردار...

***


قله ای که چند بار فتح میشود

بی شک

روزی تفریحگاه عمومی میشود

مواظب دلــــت

باش.... هـــهـ

***


روزے مے رسـد کـﮧ در خیال خـود

جای خالے ام را حس کنے

در دلت با بغض بگـویے :

" ڪاش اینجآ بود "

اما مـטּ دیگر

بـﮧ פֿـوآبت هم نمے آیم!!

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:46توسط NaNa | |


ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ …

ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ , ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ

ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــﺎﻥ

ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ

ﺁﺭﺯﻭﻫـــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ

ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ ….

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــﻦ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ

***

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:27توسط NaNa | |

هر چه مغرورتر باشی,تشنه ترند برای باتو بودن...

و هرچه دست نیافتنی باشی,بیشتر به دنبالت می ایند...

امان از روزی که غروری نداشته باشی...

و بی ریا به انها محبت کنی,انوقت تورا هیچ نمی بینند...

ساده از کنارت عبور می کنند...!!!

***

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:25توسط NaNa | |

وقتی کسی را عاشق خودت میکنی . . .

در برابـــرش مسئولـــی . . .

در برابـــر اشکهایش . . .

شکستن غرورش . . . .

لــحظه های شکستن در تنهایی . . . .

و اگر یـــادت بـــرود ! !

در جایـــی دیگر سرنوشــــت به یادت خواهـــد آورد ...!

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:19توسط NaNa | |