شبگرد تنها

با اینکه رفتی از کنارم هنوز هوای تورو دارم

خاطره های قدیمو دوباره یادتو میارم

با اینکه رفتی از کنارم من هنوز یاد تو هستم

این دل شکستمو جز تو به هیچکسی نبستم

کو اون همه قول و قرارا بهم میدادیم

حالا چی شد که اینجوری از چشم هم افتادیم

کی بود که میگفت که منم بود و نبود زندگیش

کی بود که بین ما نموند رو ادعای عاشقیش...

+نوشته شده در چهار شنبه 25 آذر 1394برچسب:,ساعت11:21توسط NaNa | |

تو چه میفهمی حال کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمیلرزاند...

این روزها دلگرمی می خوام وگرنه چیزی که زیاده سرگرمی...

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت17:21توسط NaNa | |


سلام محمدم....ببخش میدونم دیگه مال نیستی..اماچیکار کنم وقتی اسمتو میشنوم بدون اینکه بهش فکرکنم احساس میکنم این اسم فقط مال منه ...باور کن بدون تو اینجازمان نمیگذره ...
خوشبحال توکه رفتی ازاینجا واونجا دیگه ازمن خاطره ای نداری که توروبه یادمن بندازه...واقعا کی فکرشو میکرد یه روز تو اینجوری بری...
یادته یبار وقتی باهم قهربودیم وسه روز ازت خبرنداشتم وقتی آشتی کردیم بهت گفتم فکر نمیکردم برگردی...اما توگفتی نفس شاید تو بتونی بری اما من هیچوقت نمیتونم ازت دل بکنم...هی ی ی ی خدا....
بخدا هنوزم باور نمیکنم که دیگه دوسم نداری ...خیلی چیزا ازت شنیدم اما هنوز که هنوزه باورشون برام سخته...
میدونی محمدخیلی وقته باکسی درددل نکردم خودتو بذار جای من...اون صبحای زمستون توبرفاوسرمای صبح فقط گرمی تو بود که نمیذاشت سرما حس کنم ..
یا حرفات تو شبی که تو حیاط ما بودیموبارون میبارید ومن گریه میکرددم ...تو اونشب گفتی تحمل گریه ی منو نداری...گفتی اگه بازم گریه کنی تنهات میذارم میرم...اما بعدش همیشه باعث گریم شدی...
نه خودت بگو این روزارو چطورفراموش کنم؟؟؟!!!
کاش حداقل اینجابودی که حداقل دلم خوش باشه که توشهری هستم که تو داری نفس میکشی باور کن اینا همش برام آرزوء..
همیشه فکر میکردم اینجور دوست داشتنا فقط مال فیلم و قصه هاس اما حالا خودم گرفتارش شدم...
خیلی سعی کردم  فراموش کنم اما نشد اما محمد خیلیییییی بی معرفتی چرا به این فکر نکردی که بعد از این همه دوست داشتنو محبتایی که منو بهشون عادت دادی رفتن یهوییت چه بلایی سرم میاره؟؟!
کاش از همون اول انقدرو اثبات دوست داشتنت کار نمیکردی که الان فراموش شدنت برام غیرممکن بشه...

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت17:11توسط NaNa | |

تا آخر عمر درگیرم خواهی بود
انکار نکن مقایسه تو را از پای در می آورد
....

***

ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺸﻮﻧﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ ، ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …

***


نه عزیز من
آنهایی که عاشقت شده اند اعصابم را خرد نمی کنند
اعتماد به نفسم را بالا می برند

***


تو همیشه میگفتی :
من یه تار موی تو را به هیچکس نمیدهم !
اینقدر تارهای موی من را به این و آن دادی تا کچل شدم !
حالا برو دست از سر کچلم بردار...

***


قله ای که چند بار فتح میشود

بی شک

روزی تفریحگاه عمومی میشود

مواظب دلــــت

باش.... هـــهـ

***


روزے مے رسـد کـﮧ در خیال خـود

جای خالے ام را حس کنے

در دلت با بغض بگـویے :

" ڪاش اینجآ بود "

اما مـטּ دیگر

بـﮧ פֿـوآبت هم نمے آیم!!

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:46توسط NaNa | |


ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ …

ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ , ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ

ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــﺎﻥ

ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ

ﺁﺭﺯﻭﻫـــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ

ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ ….

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــﻦ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ

***

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:27توسط NaNa | |

هر چه مغرورتر باشی,تشنه ترند برای باتو بودن...

و هرچه دست نیافتنی باشی,بیشتر به دنبالت می ایند...

امان از روزی که غروری نداشته باشی...

و بی ریا به انها محبت کنی,انوقت تورا هیچ نمی بینند...

ساده از کنارت عبور می کنند...!!!

***

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:25توسط NaNa | |

وقتی کسی را عاشق خودت میکنی . . .

در برابـــرش مسئولـــی . . .

در برابـــر اشکهایش . . .

شکستن غرورش . . . .

لــحظه های شکستن در تنهایی . . . .

و اگر یـــادت بـــرود ! !

در جایـــی دیگر سرنوشــــت به یادت خواهـــد آورد ...!

+نوشته شده در دو شنبه 23 آذر 1394برچسب:,ساعت16:19توسط NaNa | |